رفتیم ازین دیار رفتیم


زین منزل پر غبار رفتیم

کس جارهٔ ما نکرد این جا


بیچاره بدان دیار رفتیم

غم بر سر غم بسی نهادیم


دلخسته و سوگوار رفتیم

در باغ جهان خوشی ندیدیم


غمها خوردیم و زار رفتیم

دلدار بما نکرد لطفی


دل سوخته و فکار رفتیم

دلبر بر ما قرار نگرفت


بی دلبر و بی قرار رفتیم

از گلشن او گلی نچیدیم


بیهوده بروی خار رفتیم

ما را بر خویش ره ندادند


مهجور و حزین و خوار رفتیم

ایفیض مکن شکایت از بخت


کز یار بسوی یار رفتیم

از آمدن ار خبر نداریم


صد شکر که هوشیار رفتیم